اشعار مذهبی و انقلابی

دل سروده ها
اشعار مذهبی و انقلابی


با سلام خدمت شما دوست عزیز،
به یاد داریم که در سال 1375 ( با آن که علم پیشرفت زیادی در کشور ما نداشت و همچون حالا انواع وسایل ارتباط جمعی مانند ماهواره،اینترنت،سایت های خبری، تلفن همراه وجود چندانی نداشت ) مقام عظمای ولایت سخنانی را بیان می فرمودند ( شبیخون فرهنگی،تهاجم فرهنگی،) تا اینکه در سال 1388 به کلمه ای جامع و کامل به نام ( جـــــــنگ نــــــــــــــــرم ) رسیدند و خطاب به مسئولین خصوصا دانشجویان و جوانان وبلاگ نویس و عزیزانی که در فضای اینترنت حضور و فعالیت دارند فرمودند ( جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در ذهن و دلهای مردم ) بنابراین وظیفه شما جوانان متدین است که با قلم و رایانه خود به مقابله با این جنگ سرد و بی صدا به پا خیزید. حال مبنی بر مقابله با جنگ نرم دشمن به فرمان معظم له لبیک گفتیم و به یاری خداوند این سایت به مدیریت سید موسی ملایی دایر شد . امید است گامی برداشته باشیم در راستای خواسته رهبر فرزانه مان ، سید علی خامنه ای ( مد ظله العالی )
::: سید مجتبی ملایی :::
شایان ذکر است ،شما عزیزان می توانید در صورت تمایل در تبادل لینک ، تبلیغات با شماره تلفن زیر تماس حاصل نمایید :

09216707939

پیوندهای روزانه

۲۸ مطلب در فروردين ۱۳۹۵ ثبت شده است


مؤذن!بازچون مــــــــرغ شباهــنگ

بیار آرامش این دم سینــه شد تنگ

با بســــــــم الله و با الله اکـــــــــــبر

خلاصم کن ز ننگ ورنگ و نیرنگ

  • سید موسی ملایی


خدایا کاش دل صد گنج و زر داشت

ز پاییزان غم،سیـــزده به در داشت

نمی شد جز به بســــــم الله مشغول

بهــاری،تازگـــی،نور البشر داشت

 

  • سید موسی ملایی


بپرسید از علی ای جان گِلِه چیست؟

به بســـــــــم الله دل را طاقتی نیست

بگو از "اشعـــــــــــری"تا ما بدانیم

شریـــک دزد و یـــار قافلـه کیست؟

  • سید موسی ملایی


خبــر داری خبـــردارم بــرآشـفت؟

زِ"عصیان نامه ام"یارم برآشفت؟
همان اول که بســـــم الله را خواند

شنیدم گفت:افـــکارم برآشــــفــت؟


  • سید موسی ملایی


دل آزارِ دلـــم!همــواره خـوش باش

سرت بالا و دردت چاره خوش باش

نداری شـــرمِ بــســـــــــم الله،گشتی

تو نیــش عقرب جرّاره،خوش باش

 

  • سید موسی ملایی


به جـمهـــوریِ اســــــــلامـی بنازید

ز تــرس نــــان و نــام آن را نبازید

که این سرمایه بســـــــم الله دادست

ز چنگ و جان و تــن آن را بسازید

  • سید موسی ملایی


و با تو تــازه مـــن خو کرده بودم

به گرمــی ات هیا هو کـــرده بودم

نپرس از بعدِ بســـــــم الله و رفتن

چقدر این سو و آن سو کرده بودم

  • سید موسی ملایی


تکبــــــــــر می بَرد جان را به مسلخ

تکبـــــر می کند احســـــاس را یــــخ

به بســــم الله شیطـــــــان کبر ورزید

که سهمش شد عذاب آن سوی برزخ

  • سید موسی ملایی


چه شد جان داده صبر و بردباری

هوای سینـــــــه ها گرد و غباری

چراغ یاد بســــــــــــم الله خاموش

جــدایــی،عاقبــت انــــــــدوه باری

  • سید موسی ملایی


رفیقانــــــم همه بی غلّ و بی غش

رها از آب و باد وخـــــــاک وآتش

جوان مردانـه بســـــــــــم الله گفتند

نمی شد یافت در احساسشان خش

 

  • سید موسی ملایی